معنی الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن, معنی الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار پ کردن، بصورت ابزار دراوردن, معنی اgت، اtxاc، اfxاc، اsfاf، اgت bsت، bاcاd اfxاc , lcbj، fwmcت اfxاc bcاmcbj, معنی اصطلاح الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن, معادل الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن, الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن چی میشه؟, الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن یعنی چی؟, الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن synonym, الت، افزار، ابزار، اسباب، الت دست، دارای ابزار , کردن، بصورت ابزار دراوردن definition,